آشنایی با DevOps و کاربرد آن
مقدمه:
امروزه DevOps به یک واژه پر سر و صدا تبدیل شده است که برای بسیاری از افراد معانی مختلفی دارد. درک و تعریف دقیق DevOps چالش برانگیز است. بپذیرید، شما درباره DevOps کنجکاو هستید. اگر تاکنون نام DevOps را نشنیده اید، میبایست در غاری زندگی کرده باشید و اگر چنین بوده است یا کمی کنجکاو نبودید، اکنون این مقاله را نمیخواندید. در این مقاله به DevOps می پردازیم. اینکهDevOps چیست؟ و چرا برای تجارت شما مهم است؟
DevOps یک ابتکار اولیه برای دستیابی دارد؛ یکپارچه سازی مداوم با تحویل مداوم.
با این کار، فرآیند های توسعه و بهرهبرداری سریعتر و دوستانهتر میشوند و شرکت ها میتوانند ضمن تولید محصولات نرم افزاری با کیفیت بالا برای مصرف مشتری یا استفاده داخلی، در هزینه های خود صرفه جویی کنند.
منشا DevOps :
DevOps نمونه کاملی از توسعه نرم افزار بر مبنای متدولوژی چابک است. ایده DevOps ناشی از نیاز به همگام سازی با افزایش سرعت تولید نرم افزار و دستیابی به روشهای چابک بوده است. پیشرفتهای گسترده در فرهنگ و شیوههای چابک طی دهه گذشته نیاز به رویکرد جامع تری را برای چرخه عمر تحویل نرم افزار میدهد. شاید از خود بپرسید که اصلا توسعه نرم افزار بر مبنای متدولوژی چابک چیست؟
توسعه چابک اصطلاحی گسترده برای تعریف چندین روش توسعه نرم افزاری تکراری و افزایشی است. روشهای معروف چابکScrum ،Kanban ، Scaled Agile Framework® (SAFe®) ، Lean Development و Extreme Programming (XP) هستند.
ارزشها و دیدگاه اصلی همه این روشهای چابک یکسان است، اما هر یک از آنها رویکردی منحصر به فرد دارد. همه آنها شامل تکرار و بازخورد مداوم برای اصلاح موفقیت آمیز و ارائه نرم افزار مقیاس پذیر هستند. همه این روشها شامل برنامهریزی مداوم، آزمایش مداوم، ادغام مداوم و سایر اشکال بی پایان برای هم پروژه و هم نرم افزار هستند.
برخلاف فرایندهای متداول به سبک آبشاری، این روشهای چابک سبک وزن هستند و از طبیعتی سازگار برخوردارند. یکی از بهترین موارد در مورد این روشهای چابک این است که همه آنها در مورد توانمندسازی افراد هنگام همکاری و تصمیم گیری سریع باهم متمرکز هستند. ایدهآل های DevOps روش توسعه چابک را توسعه داده تا تغییرات نرم افزار را از طریق ساخت، اعتبار سنجی، استقرار و مراحل مختلف تحویل اصلاح کند.
DevOps چیست؟
مسلماً بین تحول دیجیتال و DevOps ارتباط وجود دارد. به دلیل DX، 48٪ سازمانها در حال انتقال بیشتر برنامه ها به سمت تولید هستند. 62٪ از آنها سیستمها و فرآیندهای IT را خودکار و کنترل میکنند. 52٪ در حال تغییر در نحوه توسعه برنامهها هستند (چابک فکر کنید). و 42٪ در حال کشف کانتینر ها و میکروسرویس ها هستند. از عناصر اصلی ساخت برنامهها تا روش های موجود برای انتقال آنها به بازار، تحول دیجیتال به این معنی است که DevOps راهی برای گسترش "تحویل مداوم" به "استقرار مداوم" دارد. به یاد داشته باشید، "تحویل" به معنای بازاریابی نیست، بلکه به معنای تولید است - جایی که روند استقرار شروع میشود و برنامه را به وضعیت قابل قبولی برای مصرف میرساند.
DevOps به طور همزمان از دو کار تشکیل شده است؛ توسعه (Dev) و عملیات (Ops). به طور خلاصه، DevOps مجموعه ای از اقدامات است که ترکیبی از توسعه نرم افزار، همراه با عملیاتی است که منجر به چرخه بهتر و سریعتر توسعه نرم افزار با کیفیت نرم افزار بالا میشود و عملا توسعه چابک را امکان پذیر میکند. به طور خلاصه، DevOps توسعه چابک + عملیات چابک است.
از نظر تاریخی، تیمهای توسعه و تیمهای عملیاتی در ارتباط و همکاری با یکدیگر دست و پنجه نرم میکنند زیرا اهداف رقابتی بسیاری دارند. تیمهای عملیاتی میخواهند که پیشرفت را به طور کارآمد و با کمترین هزینه ممکن کار را به اتمام برساند. برعکس، تیمهای توسعه میخواهند بدون در نظر گرفتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت، اطمینان حاصل کنند که کار بطور کامل و با کیفیت بالا انجام میشود. این اهداف رقابتی گاهی اوقات ارتباط و همکاری را متشنج میکند.
اینجاست که DevOps وارد میشود. DevOps چیزی فراتر از یک روش تجاری است و در اصل یک تغییر فرهنگ است. زیرا وقتی DevOps پیاده سازی شود، همه به سمت اهدافی یکسان تراز میشوند و این اهداف از بالا به پایین شفاف هستند. یک ایده در پشت DevOps این است که وقتی همه نقش خود را در این روند درک کنند، تمایل بیشتری برای همکاری مشترک در جهت رسیدن به هدف مشترک دارند.
DevOps در اصل تغییر فرهنگ IT است. این کار بر روی ارائه سریع خدمات فناوری اطلاعات از طریق اتخاذ شیوه های چابک و ناب در متن رویکرد سیستم گرا از نظر گارتنر متمرکز است. تلفیق دو کلمه "توسعه" و "عملیات" با هدف ترکیب توسعه نرم افزار و عملیات نرم افزاری انجام می شود. این امر، مانع بین تیم های توسعه و بهره برداری را می شکند. کار مشترک بین آنها منجر به بهره مندی از مهارت ترکیبی می شود.
اهداف DevOps :
DevOps همکاری بین ذینفعان از برنامهریزی تا تحویل را بهبود میبخشد و اتوماسیون فرآیند تحویل را به موارد زیر اعمال میکند:
- فرکانس استقرار را بهبود میبخشد.
- زمان بیشتری را برای بازاریابی محصول نهایی بدست میآورید.
- میزان خرابی نسخه های جدید را کاهش میدهد.
- باعث کوتاه شدن زمان منجر به رفع مشکل میشود.
مزایای DevOps :
مانند همه موارد، DevOps در این مسیر انتقاداتی نیز داشته است. به عنوان مثال، منتقدان غالباً DevOps را ابزاری "تیز" مینامند که به سادگی میتواند کار را حتی پیچیده تر از قبل کند. اما در اینجا با ذکر برخی از امتیازات ارائه شده، به این موضوع پی خواهید برد که DevOps یک روش کاملاً ارزشمند است.
- سرعت
سرعت مطمئناً یکی از مزایای انحصاری DevOps است. این امر به مشاغل اجازه میدهد تا هنگام انجام کار، پدال را فشار دهند. انتشار سریعتر نرم افزار به این معنی است که مشاغل میتوانند از ارزش ویژگیهای محصول استفاده کنند. همه میدانند که آزمایش محصول - همانطور که لازم است - بسیار وقت گیر است.
با ایجاد فرآیند DevOps، یک شرکت میتواند روند تحویل و اصلاحات را از طریق یکپارچه سازی و آزمایش خودکار سرعت ببخشد. نه تنها این، بلکه یک تیم کامل از توسعه دهندگان نیز هستند که میتوانند مراقب یک محصول در طول چرخه عمر آن باشند. این نظارت مداوم مدت زمانی را که تیم ها برای تعیین و رفع خطاها و اشکالات نیاز دارند، کاهش میدهد.
- قابلیت اطمینان
نکته خوب در مورد یک بازار رقابتی این است که کیفیت همیشه باعث برتری نسبت به مقدار میشود. به همین دلیل کیفیت نرم افزار به وزن طلا میارزد. کیفیت و قابلیت اطمینان دو موردی هستند که DevOps میتواند روی میز بیاورد. DevOpsبه سادهسازی نحوه انجام تست نرمافزار توسط یک کسب و کار کمک میکند.
DevOps به جای اینکه یکی از قسمتهای SDLC (Software Development Life Cycle) باشد، آن را به عنوان یک جز مهم و دارای قوس بیش از حد در SDLC ارتقا میدهد. از سوی دیگر، قابلیت اطمینان به سیستم اجازه میدهد تا بطور مداوم در محدودیتهای محیط خود عمل کند، که به نوبه خود باعث افزایش اتصال کلی خدمات مورد نیاز برای فعالیت یکپارچه یک تجارت میشود.
- بهبود همکاری
مسئله این است که، اینطور نیست که پیش از ظهور فرهنگ DevOps ، افراد متوجه این موضوع نشده باشند که ادغام تیمهای توسعه، عملیات و QA ارزش بیشتری برای یک کسب و کار به وجود میآورد. با این حال، حتی در آن زمان روشهای قبلی نرم افزار نیز یک عنصر اصلی، "همکاری" را از دست داده بودند. آنچه DevOps انجام داد این بود که همکاری بین دپارتمان ها را به منصه ظهور رساند و نحوه تعامل این واحدها را با یکدیگر تغییر داد.
همه ما میدانیم که DevOps در مقایسه با متدولوژی های نرم افزاری چابک و ناب بهبود یافته است، بنابراین تعجب آور نیست که DevOps بطور طبیعی عملیات را نیز برجسته میکند. نکته مهم در مورد همکاری تحت مدل DevOps این است که تمرکز از کارایی تیم به عملکرد کلی ترکیبی تغییر میکند - زیرا مسئولیت محصول نهایی توسط همه تقسیم میشود. علاوه بر این، افزایش تعامل بین تیم هایDev ، Ops و QA یک مزیت بینظیر دیگر در قالب بروزرسانی های فنی دارد. به این فکر کنید، وقتی اعضای دپارتمان های مختلف بطور منظم با هم کار میکنند، آنها ایده و تخصص خود را به اشتراک میگذارند. به نوعی، آنها در همه مواردی که مربوط به تخصص آنها نیستند، آموزش متقابل میبینند.
- امنیت
وقتی موضوع IT باشد، امنیت چیز بسیار مهمی است. جدای از همه مزایای دیگری که DevOps میتواند به شرکت ها ارائه دهد، میتواند به تقویت امنیت نیز کمک کند. این کار را با افزودن امنیت به عنوان یک عنصر جداگانه به اجزای توسعه و عملیات و در نتیجه تبدیل خود به "DevSecOps" انجام میدهد.
تحت DevSecOps مسئولیت امنیت به عهده یک تیم نیست، بلکه همه مسئول ایمنی و دفاع هستند. DevSecOps نه تنها به کاهش هزینه ها کمک میکند، بلکه به شما کمک میکند مسائل امنیتی را زودهنگام شناسایی و برطرف کنید.
چرا DevOps اهمیت دارد؟
پرسیدن اینکه چرا DevOps اینقدر مهم است مثل این است که چرا همیشه بیشتر، بیشتر است. اما اگر تمام تلاش های ما برای ذکر مزایای DevOps هنوز شما را متقاعد نکرده است، توجه شما را به موارد زیر جلب می کنیم.
شکی نیست که جهان تغییر کرده است. نرم افزار و اینترنت تقریباً از هر راهی که تصور کنید زندگی ما را اصلاح کرده است. نرم افزار دیگر یک جز مکمل نیست، بلکه بخشی جدایی ناپذیر در هر شغلی است. شرکت ها از نرم افزار استفاده میکنند تا از طریق برنامهها و خدمات به مشتریان خود دسترسی پیدا کنند و شیوه تجارت خود را را - اعم از تدارکات، عملیات یا ارتباطات ساده کنند. تا آنجا که به نرم افزار مربوط میشود، موارد پیاده سازی بی حد و حصر است. در دورانی که همه چیز رایانهای شده است، نرم افزار کلید همه نوآوریها است و DevOps چیزی است که بین نرم افزار خوب و نرم افزار عالی تفاوت قائل میشود!
نقش ها و مسئولیت ها در DevOps :
در اینجا، مروری بر عناوین و نقشهای مرتبط در حوزه ی DevOps خواهیم داشت:
- DevOps or Platform Engineer
- Build Engineer
- Reliability Engineer
- Release Manager
- Data Analyst
- Product Manager
اکنون که ما فهمیدیم DevOps مخفف چیست و برخی از مزایای مربوط آن را نیز با هم بررسی کردیم، بیایید برخی از اقدامات DevOps را مورد بحث قرار دهیم. هدف اساسی DevOps ایجاد یک محیط توسعه است که از ادغام مداوم و تحویل مداوم پشتیبانی کند. این امر، در عمل با چهار عنصر اصلی DevOps به چارچوب تزریق میشود.
- ادغام مداوم یا Continuous integration (CI)
یکی از بزرگترین مشکلات حاصل از تیمهایی که بصورت جداگانه کار میکنند، ادغام کد هنگام تکمیل کار است. این امر نه تنها چالش برانگیز، بلکه وقت گیر نیز هست. اینجاست که ادغام مداوم (CI) میتواند به صرفه جویی در زمان کمک کند. توسعه دهندگان بطور کلی از یک مخزن مشترک با استفاده از سیستم کنترل نسخه مانند (Git) با یکپارچه سازی مداوم استفاده میکنند.
این واقعیت که یک سرویس یکپارچه سازی مداوم همزمان تغییرات را در کد ایجاد و اجرا میکند، تشخیص و رسیدگی به خطاها را آسانتر میکند. در طولانی مدت، یکپارچهسازی مداوم میتواند به افزایش بهرهوری توسعه دهنده، رفع سریعتر اشکالات و خطاها کمک کند و همچنین میتواند به تسریع در بروزرسانی ها کمک کند.
- تحویل مداوم یا Continuous delivery (CD)
بسیاری از افراد تحویل مداوم (CD) را به عنوان مرحله بعدی تکامل CI در نظر میگیرند، زیرا این امر باعث توسعه بیشتر اتوماسیون چرخه حیاط میشود. CD همه چیز در مورد محیط تدوین، آزمایش و نمایش است. این مرحله از چرخه عمر توسعه با گسترش تغییرات کد به یک محیط آزمایش (یا یک محیط تولید) پس از مرحله ساخت، در CI گسترش مییابد.
در صورت استفاده صحیح،CD میتواند با آزمایش دقیق در ابعاد مختلف قبل از مرحله تولید، به توسعهدهندگان کمک کند تا بروزرسانی انجام دهند. تحویل مداوم به توسعه دهندگان این امکان را میدهد تا تستهایی مانند تست UI، آزمایش یکپارچه سازی و آزمایش بارگذاری و غیره را انجام دهند. CD فرآیندی است که در آن نرم افزار آزمایش میشود تا امکان ارائه مداوم ویژگیها را فراهم کند.
- تست مداوم یا Continuous Testing
برای اطمینان ازCD، آزمایش مداوم مورد نیاز است. CT فرآیندی است که در آن برنامه در مقابل نیازمندی ها تأیید میشود. هر نسخه از این ویژگی بطور مداوم توسط تیمهای آزمایشی مورد آزمایش قرار میگیرد تا از صحت عملکرد آن و همچنین از نظر عملکرد، بهترین باشد. قبل از آن توسعه دهنده خودش یک تست واحد برای این ویژگی انجام میدهد. تیم یکپارچهسازی همچنین آزمایشاتی را انجام میدهد تا اطمینان حاصل کند که هیچ بسته پشتیبانی نشدهای در هر کجای کد استفاده نشده است یا آسیب پذیری امنیتی وجود ندارد.
به طور کلی، این تست ها توسط اسکریپت های خودکار اجرا میشوند. تستهای تأیید و اعتبار سنجی میتوانند توسط سرور جنکینز با استفاده از ابزارهای مختلف آزمون مانند سلنیوم انجام شوند. مزیت اصلی این تست مداوم این است که آزمون به طور جداگانه بر روی هر نسخه کوچک انجام میشود، بطوری که بعداً در هنگام انتشار موارد زیادی در مورد ادغام یا آزمایش وجود ندارد. مدل تست مداوم میتواند تأیید کند که آیا تغییر جدید نسخه قبلی کار میکند یا خیر.
- نظارت مداوم یا Continuous Monitoring
نیاز به ابزارهای اتوماسیون در روند نظارت یا بخشی از روشی که نرم افزار یا ویژگی جدیدی برای اشکالات، امنیت و انطباق کنترل میشود، کاملاً مشهود است. نظارت مستمر فرآیند، نظارت بر وضعیت سرورها بطور مداوم و همچنین عملکرد برنامههای ما در محیط های واقعی است. نظارت مداوم به ما کمک میکند تا در صورت انتشار ویژگی جدید یا پیکربندی آن سرور، به بار آینده در سرورها دسترسی پیدا کنیم. همچنین بازخورد را به تیم های ادغام و توسعه در مورد عملکرد کلی برنامه ارسال میکند و از این رو این داده ها در رویه DevOps بسیار مهم هستند.
نتیجه گیری :
هنگام صحبت ازDevOps، منظور ما یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت فرآیندهای فناوری اطلاعات است که شامل فرهنگ سازمانی و اجرای روشهای خاص میباشد. DevOps برای دستیابی به شاخصهای اصلی سازگاری و کارایی عملکرد سیستم های کاری، به ارتباطات پیشرفته بین تیم های پروژه متکی است. به اتفاق آرا، تعریف DevOps دشوار بوده است. بخشی از آن به دلیل ماهیت انتزاعی آن است و بخشی دیگر به دلیل عدم توانایی در واجد شرایط بودن است. مطمئناً، DevOps چیزی فراتر از یک مدل تجاری است، یک تغییر در فرهنگ است. با تغییر در چشم انداز توسعه نرم افزار و معرفی توسعه چابک در سال 2001، توسعه دهندگان توانستند کدهای با عملکرد بهتر در فرکانس کوتاه تر ایجاد کنند. در پایان، میتوان DevOps را یک عمل و Agile را فرآیندی دانست. این دو فرآیند به هم در ساخت مداوم، از بین بردن تلاشهای بیهوده و بهینه سازی کار کمک میکنند.